by
اردیبهشت ۳۱, ۱۳۹۴
0
نظرات
آتئيست
اسلام
بيخدا
رد نقد قرآن
سني
شيعه
قرآن
مسلمان
معجزات علمي قرآن
معجزات قرآن
نقد دين
نقد قرآن
بسم الله
رد شبهه ی مربوط به زنبور عسل
سوره (16) نحل آیه 68 و 69
2 شبهه و اشکال وارد کردن (از نفهمی شونه، و الا آیه هیچ اشکالی نداره. پست و تا آخر بخونید تا بفهمید)
ما جواب میدیم و رد میکنیم شبهاتشون را
و هم چنین در آخر یک معجزه علمی را هم ذکر میکنیم که از این آیه برداشت میشه
وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
پروردگارت به زنبوران عسل (راه زندگی و طرز معیشت را) الهام کرد (و بدانگونه که تنها خود می‌داند به دلشان انداخت) که از کوه‌ها و درختها و داربستهائی که مردمان می‌سازند، خانه‌هائی پرگزینند. سپس (ما به آنها الهام کردیم که) از همه میوه‌ها بخورید و راه‌هائی را بپیمائید که خدا برای شما تعیين کرده است و کاملا (دقیق و) در اختیارند. از درون زنبور عسل، مایعی بیرون می‌تراود که رنگهای مختلفی دارد. در این (مایع رنکارنگ) بهبودی مردمان نهفته است. بیگمان در این (برنامه زندگی زنبوران عسل و ارمغانی که آنها به انسانها تقدیم می‌دارند که هم غذا و هم شفا است) نشانه روشنی (از عظمت و قدرت پروردکار) است برای کسانی که (درباره پدیده‌ها) می‌اندیشند (و رازهاو رمزهای زندگی آفریدگان از جمله جانوران را پیش چشم می‌دارند).
ادعایی که بی خدا ها برای ایراد گرفتن از این آیه میگیرن
این است که میگن زنبور عسل میوه نمیخوره که!
شهد گل ها رو می مکه و الله دانا اشتباه کرده!
من خوشم میاد، وقتی این ایراد ها رو میگیرن و یه عده ای هم باور میکنن.
می دونید چرا؟
چون وقتی جهالت شون ثابت شد، اونوقت هم خودشون و هم کسایی که دنبالشون می دویدن، یقین پیدا میکنن
که این کتاب از طرف آفریدگار هست
اما در جواب ایشون، که باز هم کج فهمی شون، جهل شون نسبت به زبان عربی، جهل شون نسبت به همون علمی که با استفاده از اون میخان قرآن و رد کنن، ثابت میشه.
این آیه یکی از معجزات علمی قرآن هم هست
واقعیت هایی از زنبور عسل، که تا چند ده سال پیش و بدون کمک گرفتن از تکنولوژی
بشر اونها رو نمیدونست
سوره نحل ، از سوره هاى مکى است و مى دانیم در منطقه مکه نه گل و گیاهى وجود دارد و نه زنبوران عسل ، ولى قرآن با این دقت و ظرافت از آن سخن مى گوید و با تعبیر جالبى مانند یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه : (از درون زنبوران مایعى خارج مى شود به رنگهاى مختلف ) حتى به ریزه کاریهاى ساختن عسل نیز اشاره کرده است .
در این کتاب 1400 سال پیش ذکر شده و بعد از صدها سال تازه بشر به اون رسیده
اول از همه باید جهل شون نسبت به عربی رو بشه
کلمه ی "ثمرات" به معنی ثمره و نتیجه گل یا گیاه و... می شود و یک کلمه ی کلی هست که فقط شامل میوه نمیشه، بلکه کل نتایج و ثمره ی یک گل هست
از تخمدان گلها بگیر تا دمبرگها و میوه ها... که قرآن از همه این ها تعبیر به (من کل الثمرات ) (همه میوه-نتیجه و ثمرات- ها) کرده است .
زنبوران عسل معمولا از ماده قندى مخصوصى که در ریشه گلها قرار داده شده را مى مکند و آنرا جمع آورى مى کنن
کی گفته که زنبور میوه ها رو هم استفاده نمیکنه؟
حتی اگر از کلمه ثمرات، فقط و فقط تعبیر میوه ها بکنیم، باز هم اشکالی به آیه وارد نیست. شما هر میوه شیرینی بزاری جلو زنبور، از انگور بگیر تا آلو و سیب و حتی خرما و... استفاده میکنه و میخوره
مگه اینها ثمرات نیست؟ اگر نیست پس چی هست؟ اینم خودبخود بوجود میاد؟
من نمیدونم چرا ویکی پدیا شده کلاس درس این بیخدا ها برای رد قرآن؟
میرن ویکی و میخونن و هر چی در اون اومده باشه رو علم میدونن و ازش استفاده میکنن برای رد قرآن
هیچی هم ازش نمی فهمن!
خب شما که علاقه مند برای شناخت خدا یا رد خدا هستی
اگر واقعا طالبی، چرا نمیری از یه زنبور دار واقعی پرس و جو کنی؟ چرا خودت نمیری پیش زنبور دارها و از نزدیک ببینی؟
قطعا تا حالا زنبور هم ندیدی که همچین استنباط هایی میکنی، جالبه!!!
پس زنبور هم شهد گل و... میخوره هم از میوه ها استفاده میکنه
و اگر قرآن اشاره به این میکرد که فقط شهد گیاه ها رو میخوره اونوقت اشتباه میکرد
ولی کل ثمرات و آورده چون هم شهد گل و میخوره و هم میوه ها ی مختلف و استفاده میکنه
این ایراد های نابجا و کورکورانه بیخداها فقط ناشی از غرض و تعصب در وجودشون هست، واقعا
که باعث شده ندونن چی میگن،
بنظرم با این کارشون دارن کم اطلاعاتی و نادانی خودشون و به رخ بقیه میکشن
تعبیر آفریدگار که میفرماید اینانند کران و کوران، ولی نمی فهمند دقیقا درموردشون صدق میکنه
و تا وقتی خودشون نخوان هدایت نمیشن، ان شا الله خدا بر گمراهی شون اضافه بکنه
کما اینکه، ربطی به دعای ما نداره و سنت خدا همین هست
بگذریم
اشکال دیگری که به آیه گرفت این هست که در قرآن آورده که عسل از شکم بیرون میاد!!!
اگر از شکمش بیرون نمیاد، پس از کجاش بیرون میاد؟
قبلا تصور میشده که چون زنبور عسل را از دهانش بیرون میریزه پس حتما در دهانش ذخیره و تولید میکنه
جالبه که حتی این بیخداها هم هنوز بر این اعتقادن
در حالیکه همون علم بشر که سنگ شو به سینه میزنن و با کمک از اون در صدد رد قرآن هستن
کاملا برخلاف اعتقاد اونا و در جهت تایید قرآن کشفیات کرده
در دو کلیپی که ارائه شده، بروشنی توضیح داده
و می بینید که عمل ذخیره و تبدیل شهد به عسل و... در معده ی زنبور که در قسمت شکم یا همون "بطون" که قرآن از اون یاد کرده، قرار داره بوجود میاد
و وقتی به کندو برمیگرده و تخلیه میکنه، عسل و از شکمش که ذخیره کرده به بیرون دفع میکنه و از طریق دهانش خارج میکنه. یعنی نهایتا وقتی میخاد از شکمش بیرون بیاره عسل و، مسیر خروج از دهانش هم هست
بیان معجزه
اما بپردازیم به معجزه ای که در این آیه به اون اشاره شده
قبلا تصور میشده که عسل و زنبور نر تولید میکنه
الان برای ما روشن هست که تمامی زنبور های کارگر که عسل تولید میکنن
همه شون از جنس ماده هستن
در این آیه به این هم اشاره شده
تمامی ضمیرهایی که ذکر شده و توضیح میده عمل تولید عسل را، و وحی ای که خدا خطاب قرار میده زنبور و ضمیر مونث هست
این کلمات:
خطاب قرار میده که از همه ی میوه ها بخور و از ضمیر مونث استفاده میکنه = كُلِي
خطاب قرار میده که از راهها پیروی کن و از ضمیر مونث استفاده میکنه = فَاسْلُكِي
خطاب قرار میده که از درون شکمش تولید و خارج میکنه و از از ضمیر مونث استفاده میکنه = بطونها
این هم معجزه ای که چند ده سال پیش و با تکنولوژی به اون آگاه شدیم
ولی آفریدگار 1400 سال پیش آن را به ما متذکر شده
آیا باز هم تعصب به خرج میدید؟
بله،چیزی که خدا از اون بعنوان گناه یاد کرده و نهی کرده مارو از انجامش، برای شما لذت بخش و شیرین اومده به کام تون، برای همین هرگز ایمان نمیارید
چون در هوای نفس تون غرق شدید
جالب این که زنبورشناسان مىگن زنبور عسل براى رفع گرسنگیش کافىه که دو و یا سه گل را بمکه در حالى که در هر ساعت بطور متوسط روى 250 گل مى نشیند و کیلومترها راه مى ره
آنقدر پر کار است که در مدت عمر کوتاهش هر یک مقدار معتنابهى عسل تولید مى کنند.
و به هر حال این تلاش و فعالیت چشمگیر او دلیل این است که او تنها براى خود کار نمى کند بلکه آن چنان که قرآن مى گوید للناس و براى همه انسانها تلاش مى کند.
عسل را نباید در ظرفهاى فلزى ذخیره کرد، این مطلبى است که دانشمندان به ما مى گویند و جالب اینکه قرآن به هنگامى که از زنبوران عسل سخن مى گوید مى فرماید (من الجبال بیوتا و من الشجر و مما یعرشون ) یعنى خانه هاى زنبوران عسل را تنها در سنگها و چوبها خلاصه مى کند.
رد نقد بر این معجزه
ممکنه برخی بگن که نحل قبل از ظهور اسلام هم مونث بوده
و طبیعیه که برای اون ضمیر و فعل مونث بکار بره
مثل کلمات أرض و شمس که مونث هستند و معادل مذکر ندارند
نحل هم به این صورت هست
خب، مفرد کلمه "نحل" النحلة میشه
"النحله" همان زنبور جنس مونث هست که تولید عسل میکنه و این کلمه برای اشاره به آن زنبور بکار میره
و در زبان عرب برای اشاره به جنس مونث میگن مثلا هذه النحلة
و اگر بخوان از همون گروه اشاره به جنس مذکر بکنن، میشه هذا النحل
و اگر بگیم مذکر و مونث در نحلة یکی میشه
یعنی استعمال النحلة برای هم مذکر هم مونث برای تولید کننده عسل هذه بکار میره
علاوه بر این نوع دیگری از زنبور هست که اصلا تولید عسل نمیکنه و بهش میگن الزُنبور (با ضمه روی "ز")
با این وجود از جمع کلمه زنبور مونث استفاده شده
اما بد نیست در پایان این روایت و در مورد زنبور عسل بخونید
بخاری و مسلم از ابوسعید خدری روایت کرده‌اندکه گفته است: مردی به خدمت پیغمبر خدا (ص)آمد و گفت:
برادرم به اسهال مبتلا است. پیغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم بدو فرمود:
( إ‌سقِهِ عَسَلاً).
عسل بدو بدهید.
آن مرد رفت و عسل به برادرش داد. سپس بیامد و گفت: ای پیغمبر خدا برادرم عسل دادم. جز بر اسهالش نیفزود. فرمود:
(إذهَب فَا‌سِقِه عَسَلاً).
برو بدو غسل بده.
آن مرد رفت و عسل به برادر خود داد. باز هم آن مرد برگشت وگفت: ای پیغمبر به برادرم غسل دادم. جز بر اسهالش نیفزود. فرمود:
(صدق الله وکذب بطن اخيک إذهَب فَا‌سِقِه عَسَلاً)
خدا راست فرموده است و شکم برادرت دروغ گفته است. برو بدو عسل بده.
آن مرد رفت و به برادرش عسل داد، و شفا پیداکرد.
انچه ما را در این روایت خوشحال می‌کند، یقین پیغمبر صلي الله عليه و آله و سلم است. در برابر واقعیت عملی اسهال آن مرد، هر زمان‌که عسل را به برادرش داده است. این یقین هم سرانجام واقعیت ان را تصدیق نموده است. لازم است یقین مسلمان در هر مساله‌ای و در هر حقیقتی‌که درکتاب خدا قران امده است این چنین باشد، هرچندکه ظاهر امری‌که بدان واقعیت می‌گویند مخالف ان قضيه یا ان حقیقت باشد. چون واقعیت عاقبت برمیگردد و ان قضیه یا ان حقیقت را تصدیق ميكند.
