نقدی بر تاریخ هرودوت و استر
by
خرداد ۰۱, ۱۳۹۴
0
نظرات
آتئيست
بيخدا
دانشنامه آریانا
روشنفکران افغانستان
مسلمان
مهدیزاد کابلی
نقد بیخدایان
نقد دين
نقد قرآن
شاید برای برای اینکه بخوان بگن وقایعی که در استر اومده و وقایع دیگری که در رد قران، ممکنه استناد بکنن به هرودوت
و با توجه به اینکه در نگارش تاریخ ایران باستان زمان مادها و هخامنشیان ، یکی از منابع کتاب تواریخ هرودوت است
این و میاریم
خب
کتاب هرودوت را کهن ترین اثر درباره ایران و... میدانن
و به او لقب پدر تاریخ دادن، این قابل قبول هست فقط به این دلیل که یکی از نگاشته های تاریخی بسیار قدیمی بشر هست
بحث اینجاس. کهن بودن یک اثر اساسا دلیل بر این نمیشه که هر چرت و پرتی که توی کتابش آورده باید چشم بسته قبول کنیم
فقط به این دلیل که کهن ترین و تنها اثر باشه!!!
وبعد اینکه، اصلا هرودوت کی بوده؟
زندگی خصوصی هرودوت کاملا در ابهام هست و سندی معتبری برای آن نیست، چیزی از زندگینامه اش نمیدونیم
ارسطو نثر هرودوت را را تحسین کرده ولی او را افسانه گو می داند
علاوه بر این توسیدید، هرودوت را نویسنده ای می داند که تمایلی به نگارش حقایق ندارد.
بعضی ها حتی افسانه های شاعرانی چون هومر و هزیود را معتبرتر از آثار هرودوت می شمارد!!!
امروزه با مقایسه کردن تاریخ هرودوت و دیگر منابع تارخ ماد و پارس مشخص شده که وی بیشتر از این که از منابع کتبی استفاده کند تکیه بر منابع شفاهی داشته!!!
این برای همه حتی همان بیخداها مشخص و روشن هست
حتی خود هرودوت اذعان کرده (کتاب اول صفحه ۹۵) که اخبار را از مطلعان شنیده است که البته با وجود امانتداری که هرودوت از خود نشان داده (کما اینکه حتی خود این امانتداری هم باید با دیده ی شک نگریست)، اما به دلیل نادرستی اطلاعاتی که در اختیار او گذاشتند تالیفات وی دچار اطلاعات غیر واقع شده است!!!
می توان نتیجه گرفت که به فرض قبول امانتداری از طرف هرودوت، به دلیل نادرستی و بی امانتی کسانی که اطلاعات نادرست در اختیار او گذاشته اند ، تألیف وی خالی از اطلاعات غیر واقع و مغرضانه نیست .
پس از اساس نمی توانید استناد کنید به امانتداری کسی که دروغ و سخن غیر واقع را درست روایت کرده است!!!!!!!
هرودوت هرگز از اسناد دیوانی و تواریخ محلی استفاده نکرده، بلکه روایتهای شفاهی مردمان فنیقیه، بابل، ایران، مقدونیه، مصر و... را ذکر کرده است. برای نمونه هنگامی که از مصر صحبت میکند، کاهنان مصر را مأخذ تحقیقات خویش معرفی کرده و میگوید که برای درستی سخن آنان به شهرهای تِبِس و هلیوپولیس رفته تا گفتههای آنان را با روایت مردم آنجا نیز تطبیق دهد. اما برخی از پژوهشگران به این نکته با دیدهٔ شک و تردید مینگردند و اعتقاد دارند که هرودوت میکوشید تا منابع روایتهای خود را منابع شفاهی معرفی کند و بدین منظور یا آنها را میساخت و یا جعل میکرد
رجوع کنید به:
Murray, Herodotus and oral history, 314.
بنا بر برداشتها و استنباطات هرودوت از منشأ هخامنشیان ، که متکی بر اخبار و شنیده ها است ، کشور گشائیهای کوروش عبارت از شبیخونهای قبایلی چادرنشین بوده است که برای غارت و کسب غنیمت به سرزمینهای دیگر می تاخته اند.!!! در حالیکه شواهد دیگر از دوره های پس از هرودوت نشان می دهند که واقعیت امر چنین نبوده و پارسها صرفاً قبایلی چادرنشین نبوده اند ؛ زیرا گزنفون ، اصلاحات نظامی گسترده ای را به پارسها نسبت می دهد : سازماندهی فرماندهی سپاه بر اساس نظام ده نفری ( کتاب دوم ، فصل یکم ، صص ۲۴ – ۲۲) ، تجهیز نیروی سواره نظام ( کتاب چهارم ، فصل سوم ، صص ۲۴ – ۲۳ و کتاب پنجم ، فصل چهارم ، صفحه ۱ ) و ارابه سواران ( کتاب ششم ، فصل هفتم ، صص ۳۰ – ۲۷ و ۵۴ – ۵۰ ) . بنابراین و با چنین سازماندهی نظامی نمی توان نظر هرودوت را مبنی بر اینکه پیروزی کوروش بر مادها ، حاصل تصادف و بخت و اقبال و ناشی از خیانت های اطرافیان آستیاگ بوده است به آسانی پذیرفت .
هرودوت در کتابش از مورچههایی یاد میکند که اندازهشان از سگ بزرگتر و از روباه کوچکترند و میگوید شاه ایران چند رأس از این مورچهها را در اختیار دارد. هرودوت بسیاری از خرافات را بیتأمل میپذیرد و هرجا واقعهای با اعتقادات مذهبی یا گرایشهای سیاسی او در تعارض نبود، دربست آن را میپذیرد. خود او میگوید: «من اگرچه وظیفه دارم آنچه را شنیدهام بازگو کنم، ولی بیگمان مجبور نیستم همهٔ آنها را باور کنم.» با این همه، بسیاری از این سخنان بیهوده را بیآنکه در واقع اجباری داشته باشد، باور کرده است.
رجوع کنید:
زرینکوب، تاریخ در ترازو، ۷۷.
برخی زمان بندی ها و سال هایی که ارائه نموده نادرست است ؛ از جمله تاریخ لشکرکشی کوروش به لیدی یا تاریخی که در باب شورش بابل در زمان داریوش ارائه می کند ( کتاب سوم ، صص ۱۵۹ – ۱۵۰ ) و گزارشی که درباره لشگرکشی داریوش علیه سکاهای اروپا داده است ( کتاب چهارم ، صفحه ۱ )
هرودوت در نقل ارقام و اعداد دقت لازم را به کار نبرده است . در لشگر کشی داریوش علیه سکاها تعداد کشتیهای داریوش ۶۰۰ فروند و سپاهیان ایران ۷۰۰ هزار تن بدون محاسبه نیروی دریایی است ! ( کتاب چهارم ، صفحه ۸۷ ) ، همچنین ارقام ناوگان پارسی و تعداد کشته شدگان جنگ ماراتن تخیلی است ( کتاب ششم ، صص ۱۱۷ – ۹۵ ) .
استناد به یک کتاب که سراسر خرافه است و سندی برای درستی آن نیست
مردود و باطل است
یکی دیگر از اشکالات گزارش های وی استفاده نکردن از منابع مختلف است یعنی سعی میکرد تنها یکی از آن ها که به واقعیت نزدیک تر است ذکر کنه.
ماخذ اساسی وی بیشتر بصورت مشاهدات خود و نقل قولها بوده
از 10 نفر که نقل قول می شنید، آنرا در کتابش میاورد که بنظرش صحیح بوده!!!
ما چه میدانیم که از نظر او چی خیال بوده و چی واقعیت؟!!!
برای اثبات صحیح بودن کتاب خیلی جالبه دلیل شون استناد می کنند به این:
"از جمله یکی از موارد جالب که درجه صحت و امانت نوشتههای او را نشان میدهد، ذکر اسامی شرکت کنندگان در کودتای داریوش بزرگ است، به طوری که نویسنده تنها نام یک نفر از آن کودتاگران را اشتباه نوشته است و البته در آن مورد هم نام یکی از نزدیکان و منسوبان داریوش را ذکر کرده است. از همین یک مورد میتوان فهمید که هرودوت در نوشتن تاریخش تا چه اندازه امین و امانتدار بوده است"
بابا جان خب شما امانتداری شو در این مورد اثبات کردی، اینطوری میخای ماستمالی کنی بقیه اشتباهات شو؟
بعبارتی دیگه یعنی چون فقط این مورد و صحیح نوشته، ما باید کل چیزهایی که در کتاب آورده رو صحیح بدونیم؟ عجب!!!
در پایان
کوروش نامه گزنفون به خاطر ویژگی هایی که دارد باید یک رمان تاریخی تلقی نمود نه اثری تاریخی مستند. به طور کلی می توان گفت که به اعتقاد منتقدان تاریخ، از جمله دیاکونوف، کوروش نامه گزنفون به عنوان یک منبع تاریخ ماد ارزش چندانی ندارد (برگرفته از کتاب جعفری دهقی، بازشناسی منابع و مآخذ تاریخ ایران باستان)
رجوع شود به:
بریان ، پیر ، تاریخ امپراطوری هخامنشیان ، ترجمه مهدی سمسار ، تهران ، ۱۳۷۸ خورشیدی .
یاکونوف ، ا . م . ، تاریخ ماد ، ترجمه کریم کشاورز ، تهران ، ۱۳۷۹ خورشیدی .
واندنبرگ ، لویی ، باستان شناسی ایران باستان ، ترجمه عیسی بهنام ، تهران ، ۱۳۷۹ خورشیدی .
هرودوت ، تواریخ ، ترجمه هادی هدایتی ، تهران ، ۱۳۴۰ خورشیدی .
Cameron , G .; History of Early Iran ; Chicago , 1936 .
TAGS :
آتئيست |
بيخدا |
دانشنامه آریانا |
روشنفکران افغانستان |
مسلمان |
مهدیزاد کابلی |
نقد بیخدایان |
نقد دين |
نقد قرآن |
I_AM_MOAMEN
DeveloperCras justo odio, dapibus ac facilisis in, egestas eget quam. Curabitur blandit tempus porttitor. Vivamus sagittis lacus vel augue laoreet rutrum faucibus dolor auctor.