شیعیان، ازدواج موقت و عبادت - بخش دوم

by شهریور ۰۲, ۱۳۹۴ 0 نظرات



بسم الله الرحمن الرحیم
شیعیان، ازدواج موقت و عبادت
(بخش دوم)

متاسفانه شیعیان متعه (یعنی صیغه یا همان ازدواج موقت) را یک عبادت می دانند
از طرفی این سوال مطرح است، اگر واقعا صیغه یک عبادت هست، چرا نه رسول متعه کرد و نه هیچ یک از ائمه؟!!!
اگر عبادت هست، چرا زنان و دختران خود را تشویق به این عبادت پر از ثواب نکردند تا آن ها هم مثل عوام بهره ببرند؟!!!
چرا وقتی کسی از صیغه کردن ناموس آنها حرفی میزد، با آنکه به مردم می گفتند صیغه عبادت است، اما عصبی و خشمگین می شدند؟!!!
در دین الهی شایسته نیست مردم را به چیزی دعوت کرد و خود به آن عمل نکرد! و از انجام و توصیه نزدیکان به آن اکراه داشت! این مصداق ریاکاری و فریب است
شایسته نیست ائمه به متعه توصیه کنند ولی نه خود متعه کنند و نه زنان و دختران خود را به آن سفارش کنند
شایسته نیست مردم را به حج دعوت کرد و خود و خانواده ی خود را از حج منع کرد
اگر واقعا ثواب متعه آنقدر بالاست، ائمه هیچ، آنها را بزاریم کنار، چرا خود آخوندها وقتی کسی در مقابلشان از متعه کردن زن و دختر آنان سخن بگوید، او را کافر میدانند و خیلی دیگه خود را کنترل کنن چشم غره ای بروند و فحش و بد و بیراه به او می گویند
اساسا چرا وقتی کسی از متعه زنان آنها سخن بگوید؛ توهین قلمداد میشود؟ مگر عبادت نیست؟ پس چرا بهتان بر میخورد ای علما؟

تعریف ازدواج از نگاه قرآن:
و از نشانه‌های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکّر می‌کنند!(30:21)
مردم، در کنار همسر بودن، و بله درست خواندید، صرف در کنار همسر بودن آرامش بخش است
صرف ارضای جنسی نه تنها در انسان، بلکه حتی در حیوانات هم، اولویت آنچنان مهم نیست
در حیوانات برقراری رابطه جنسی، اکثرا فقط به وقت تولید مثل صورت می گیرد
و زوج ها بیشتر با هم هستند و زندگی می کنند و کمتر به عمل ارضای جنسی می پردازند
ازدواج راهی است برای آرامش و کسانی که اعتقاد دارند این آرامش با ارضای جنسی محقق می شود
کسانی هستند که ارضای جنسی اولویت اول آن هاست
و همه چیز را در همین می بینند، هرگز قصد نادیده گرفتن این نیاز طبیعی نیست اما قطعا نیاز های دیگری در انسان هستند که همه به آن ها واقف هستیم و به هیچ وجه با نیاز جنسی قابل قیاس نیستند و نیاز جنسی در مقابل رسیدن به آن نیاز ها هیچ است
قطعا ارضای جنسی به تنهایی آرامش و مودت و رحم بین زوج ها برقرار نمی کند
قطعا وقتی میگوییم آرامش در زندگی، آخرین موردی که به ذهن میاد رابطه ی جنسی است
انسان بیشتر از هر چیز دیگری به کسی نیاز دارد که او را درک کند، این درک کردن با رابطه جنسی برقرار نمی شود
اگر درک کردن با رابطه ی جنسی حاصل می شود، پس کسایی که زنا می کنند نیز باید به آن برسند
در حالیکه خلاف این واقع می شود و کسانی که زنا می کنند، زندگی پوچ دارند و دائما احساس تنهایی و افسردگی دارند
انسان به کسی احتیاج دارد که او را دوست داشته باشد، بپذیرد و حمایت کند و این با رابطه جنسی نه تنها برقرار نمی شود بلکه هیچ ربطی ندارد
ما اگر رابطه جنسی برقرار نکنیم، مشکل خاصی برایمان پیش نمی اید
ولی اگر کسی را در کنار خود نداشته باشیم که ما را دوست داشته باشد، حمایت کند و درک کند، دچار هر نوع مرض روانی از افسردگی بگیر تا اضطراب و اعتیاد و... خواهیم شد
دو دوست همجنس را در نظر بگیرید که طبیعتا رابطه جنسی با هم برقرار نمی کنند ولی پیوند آنها ناگسستنی است، نه احساس تنهایی دارند و نه هیچ، با اینکه رابطه جنسی نیز ندارند
حالا که رابطه ی جنسی ای بین شان نیست، پس چه چیزی باعث تحکیم رابطه ی آن ها می شود؟
واقعیت این است که ما در همین رابطه ها در حال یاد گرفتن هستیم، یاد گرفتن اصول انسانی، در همین رابطه ها یاد میگیریم که مثل انسان رفتار و زندگی کنیم
یاد گرفتن چی؟ بخشیدن، محبت کردن، حمایت کردن و...
ما قبلا در نوجوانی به این رسیدیم که نیاز جنسی مهم است ولی حالا در جوانی و در این رابطه ها می فهمیم که زندگی فقط رابطه جنسی نیست
رابطه هایی که اساس آنها رفع نیاز جنسی است، به کل سطحی اند و فاقد هر گونه محبت و دوام و استحکام و... هستند
و این دقیقا به آن معنی است که نیاز جنسی نسبت به ملاک های دیگر، هیچ نیست
ولی رابطه هایی که اساس شکل گرفتنشان محبت و ... باشد، عمیق اند
انسان با کسی رابطه جنسی برقرار می کند که او را دوست داشته باشد و او را حمایت کند
رابطه جنسی، بعد از آن هست که ما فهمیدیم کسی ما را دوست دارد
چطور می فهمیم که کسی ما را دوست دارد؟ مشخصه، ما را می فهمد، حمایت می کند و...
در ازدواج، اول به دوست داشتن میرسیم و بعد به برقراری رابطه جنسی دوست داشتن هست که منجر به رابطه جنسی می شود ما با هر کسی که رابطه جنسی برقرار نمی کنیم؟!!!
وقتی انسان در پی زوج خودش هست ابتدا در نوجوانی فقط این نیاز جنسی اش هست که بر او مسلط هست
و انتخاب های او بیشتر برای فروکش کردن این نیاز هستن، این نیاز فروکش می کند و تغییر می کند
درواقع کسانی که نیاز جنسی اولویت شان هست و آن را بزرگ جلوه می دهند می توان گفت در نوجوانی خود سپری می کنند و هنوز رشد نکرده اند
انسان وقتی به جوانی میرسد، دیگر نیاز جنسی اولویت او نیست
او قبلا و در نوجوانی دریافته است که نیاز جنسی قطعا آرامش نخواهد آورد و آرامش در ارضای نیاز جنسی نیست
همه به روشنی میدانیم که حس ارضای نیاز جنسی موقتی است
از طرفی جوان در مقابل نوجوان، ملاک هایش برای انتخاب زوج به اعتماد، حمایت، اطمینان و احترام و... تغییر می کنند
این تغییر نتیجه برقراری رابطه با همجنس و غیر همجنس است که در آن رابطه ها نقش هایی را تمرین کرده است
چیزی که باعث آرامش می شود همین ها هستند
در متعه کدام یک از این نیاز ها برآورده می شود؟ واقعیت این است متعه فقط نیاز جنسی را برطرف می کند و اولویت اول در متعه، فقط برطرف کردن نیاز جنسی است در حالیکه در ازدواج صحبت از اهداف والاتری در میان است
نیاز جنسی مهم ترین ارزش هایی نیست که انسان را به تعالی، رشد و انسانیت برساند

هدف از متعه یا همان صیغه چیست؟
این توجیه شیعیان است که در زیر می خوانید:
بسیارى از مردم ـ به ویژه جوانان ـ به ازدواج دائم دسترسى ندارند، زیرا ازدواج دائم به طور معمول نیاز به مقدّمات و هزینه ها و قبول مسئولیّت هاى مختلفى دارد که آمادگى آن براى گروهى حاصل نیست، به عنوان مثال:
1ـ بسیارى از جوانان در دوران تحصیل ـ به خصوص در عصر ما که زمان تحصیل طولانى شده ـ قادر به ازدواج دائم نیستند، زیرا نه شغلى دارند، نه مسکن مناسبى و نه هزینه هاى دیگر و هر قدر بخواهند مراسم خود را ساده برگزار کنند، باز وسایل لازم فراهم نیست.
2ـ افرادى هستند که متأهّل مى باشند، ولى در سفرهاى خارج که گاهى به طول مى انجامد، گرفتار محرومیّت شدید جنسى مى شوند، نه همسران خود را مى توانند با خود ببرند و نه قدرت ازدواج مجدّد دائم در آن دیار دارند.
3ـ کسانى هستند که همسران آنها گرفتار بیمارى هاى مختلف و مشکلات دیگرى مى باشند و توان رفع نیاز جنسى همسران خود را ندارند.
4ـ سربازانى هستند که به مأموریّت هاى طولانى، براى حفظ مرزها و مانند آن مى روند و از خانواده هاى خود دورند و گرفتار مشکل جنسى هستند و چنان که خواهیم دید در عصر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) همین مشکل براى بسیارى از سربازارن اسلام پیش آمد و همان سبب تشریع ازدواج موقّت شد.
5ـ گاه در دوران باردارى و شرایط خاصّ آن، مرد مجبور است با همسر باردارش روابط جنسى نداشته باشد و چه بسا جوان است و گرفتار مشکل محرومیّت.
در این گونه مواقع افراد بر سر دو راهى قرار دارند: آلودگى به فحشا یا استفاده از نوعى ازدواج ساده و موقّت که مشکلات ازدواج دائم در آن نیست و به طور موقّت پاسخگوى نیازهاى جنسى مى باشد.

پاسخ:
همانطور که در این توجیهات خواندید، هدف از متعه فقط رفع نیاز جنسی است، گویا مهم ترین نیاز انسان در نظر آقایان همین است. هیچ یک از اهداف دیگر ازدواج در متعه گنجانده نشده جز این یک مورد
عزیزان من، توانایی ازدواج ندارید؟ واقعا دستور خدا برای شما مهم است؟
اولا که اگر عطش جنسی دارید و نیاز جنسی اولویت شماست، خدا تا 4 زن را برای شما مجاز دانسته که آن هم اگر می توانید، اختیار کنید.
منظور از توانستن همه چیز است، از نفقه و رسیدگی به نیازهای جنسی همسر تا درک و حمایت عاطفی از او، خدا در این مورد اینطور فرموده:
و اگر می‌ترسید (بهنگام ازدواج با دختران یتیم،) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشم‌پوشی کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر می‌ترسید عدالت را رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، و یا از زنانی که مالک آنهائید استفاده کنید، این کار، از ظلم و ستم بهتر جلوگیری می‌کند.(4:3)
اگر در توان خود دید از هر نظر، آنوقت مجاز است که زن دیگری اختیار کند، اگر فقط از روی شهوت روی به همسر دیگری بیاورد و همسر اول خود را نادیده بگیرد و به نیاز های او توجهی نکند، ظلم بزرگی در حق او انجام داده است، و طرف حساب شما چون ظالم هستید، خداوند است.
خداوند در اینجا حکم شرطیه داده (اگر در توان تان بود) هرگز نفرموده میتوانید بی هیچ پیش شرطی 4 همسر اختیار کنید بلکه فرموده اگر در توان خود ندیدید، همان یک همسر را قناعت کنید، این قانون هرگز دست آویز آن دسته از مردان نخواهد شد که صرف آمدن آن در قرآن را توجیه بیاورند برای تعدد زوجیت، این عمل یعنی تعدد زوجیت فقط آن زمان مورد حمایت و طبق دستور الله است که شما به هیچ یک از زن ها ظلم نکنید.
دوما اینکه دستور خدا در مورد کسایی که توانایی ازدواج ندارند، اما نیازهای جنسی به آنها فشار وارد می کند این است:
و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند! (24.33)
دستور خدا در این مورد کاملا روشن و واضح است
اگر قرار بر این بود چیزی بنام صیغه در شریعت الله جایگاهی می داشت، در این آیه 33 سوره نور بهترین جایی بود که باید ذکر می شد. ضمن اینکه هیچ جای دیگری از قرآن کوچکترین اشاره ای به متعه نکرده است
شما سوالتان این است که: پس آنهایی که شرایط ازدواج را ندارند چکار کنند؟
خدا چه جوابی می دهد به این سوال؟ خدا این جواب را میدهد و می گوید باید پاکدامن باشند تا خدا از فضلش به آنها عطا کند و به آن ها بدهد تا شرایط ازدواج برایشان فراهم شود
اما پاسخ شما چیست؟ پاسخ شما این است که باید متعه کنند یعنی همان صیغه موقت یا ازدواج موقت
خب ای مردم، شما قضاوت کنید، این پاسخی است که آقایان به سوالی میدهند، آن را با پاسخ خدا مقایسه کنید
اگر جواب این سوال متعه می بود، خدا باید در اینجا اشاره ای به آن میکرد. چون هیچ جای دیگری در قرآن به این موضوع نپرداخته، این ایه تنها آیه است و وقتی جوابی که الله به سوال میدهد متفاوت است با جوابی که آقایان میدهند... قضاوت با شما وجدان های بیدار.
جواب به مورد شماره 1:
وقتی قادر به ازدواج دائم نیستند، باید صبر کنند تا شرایط اش مهیا شود، مهمترین هدف ازدواج تربیت بچه است، وقتی آقا نه شغل دارد، نه مسکن دارد و نه هیچ چیز دیگر دارد، و فقط بفکر رفع شهوت خود است، چطور می تواند به مهمترین هدف از ازدواج برسد؟
در کل بچه که مهمترین هدف از ازدواج است، در عمل متعه چه جایگاه و حقوقی دارد؟
آیا اقایی که در جیب اش 50 هزار تومان هست و آن را برای لذت بردن از زنی برای یک ساعت خرج می کند، اسم این را گذاشتید ازدواج شرعی؟ این پدر است؟ کسی که برای یک روز به زنی فلان تومان پول میدهد، بارداراش می کند بچه دار می شود و سپس منکر قبول مسئولیت آن است؟
مگر ازدواج در شریعت الله اینطور تعریف شده؟
مگر این عمل همان عملی نیست که زناکاران انجام میدهند و منکر قبول مسئولیت بچه می شوند؟
جواب به مورد شماره 2:
اینها همه یک سوال است و به شیوه های مختلف مطرح می شود و انتظار دارند که جواب هم متفاوت باشد در حالی که این تصوری اشتباه است، چرا؟ چون اصل مشکلی که در این چند سوال مطرح شده است همان سوال اصلی و کلی است که الله جواب داده است، یعنی کسی که شرایط ندارد چه کند؟ خب جواب همان است که الله فرموده: صبر
و بعد اینکه، در قوانین متعه ی شما، یک زن می تواند بدون اجازه از شوهرش متعه شود!!
پس وقتی زن شوهردار نیز، این حق را دارد که متعه کند، در این صورت وقتی شما به مرد حق داده اید که در سفر خارجه زن کرایه ای اختیار کند، پس تکلیف زن او چه می شود؟ شما که در قوانین تان به آن زن نیز حق را داده اید! پس آیا آن زن نیز در غیاب شوهرش مجاز به همین عمل است؟ آیا واقعا سخن الله نیکو تر نیست که فرموده صبر پیشه کنید؟

جواب به مورد شماره 3:
بسیار جای تعجب است که در کتابی به اسم شیعه پاسخ می دهد، همچنین سوال های مضحکی مطرح می شوند!!!
جواب این سوال مشخص است، آن مرد می تواند زن دوم اختیار کند

جواب به مورد شماره 4:
باز همان سوال است و همان پاسخ، می توانند صبر کنند تا به کانون گرم خانواده بازگردند، در غیر این صورت زنان آنها نیز مجاز هستند که برای رفع نیاز جنسی شان متعه شوند، که نتیجه ی این فقط بی بند و باری و خیانت و بی اعتمادی است.

جواب به مورد شماره 5:
اگر واقعا نیاز جنسی آنقدر برای یک پدر حیاتی است که نمی تواند چند ما صبر کند، خب اصلا نیازی نیست که اقدام به بچه دار شدن بکنند، اگر واقعا نمی تواند تحمل کند، خب چرا خود را در چاه می اندازد؟
این یک راه روشن است که در دوران بارداری باید مراعات کرد، و چیزی نیست که بگی فرد نمیدانسته و غافلگیرانه بوده، فرد از قبل میداند که باید چند ماه صبر کند، وقتی در این عمل قرار گرفت، باید طبق قانون و شریعت الله مدت معلومی را صبر کند
در غیر اینصورت، اگر نیاز جنسی آنقدر حیاتی است که بدون آن زندگی غیر ممکن است، خب بچه دار نشوند!!!

در پایان بخش دوم این نکته را یادآور می شوم
وقتی خدا دستوری به ما میدهد، قطعا ما توان آن را داریم که طبق آن عمل کنیم
خدا در قرآن فرموده شیطان هرگز نمی تواند بر بندگان من مسلط شود، در قیامت این عذر پذیرفته نیست که شیطان مقصر بود!
خدا میگوید من گفته بودم شیطان تنها وسوسه ات میکند و هرگز بر تو مسلط نخواهد شد، تو نباید تسلیم او شوی و من توان شکست او را در تو قرار دادم، پس چرا بهره نبردی؟
در جریان متعه نیز همین حاکم است
وقتی خدا میفرماید اگر نمیتوانید ازدواج کنید، پس پاکدامن بمانید و صبر کنید
این دقیقا یعنی ما میتوانیم مدتی را صبر کنیم در غیر اینصورت خدا هرگز توصیه به صبر نمیکرد
و این دقیقا یعنی متعه هیچ جایگاهی در شریعت الله ندارد، چون اگر جواب این سوال متعه می بود، خدا نباید می فرمود پاکدامن بمانید و صبر کنید، بلکه باید می فرمود متعه کنید که راه اسانی است که من برای شما حلال کرده ام
آیا جواب خدا این گونه است؟
ای مردم، سعی دارند قوه شهوت را در شما تحریک کنند و آن را به مثابه ی مهم ترین نیازتان به شما معرفی کنند
وقتی شهوت بر انسان مسلط شود، عقل و منطق و وجدان و اخلاق از او دور می شود
ای مردان، شما به خود برای رفع نیاز جنسی حق میدهید؟
آیا میدانید که در قانون متعه بنا بر قول ائمه زن شوهر دار نیز میتواند بدون اینکه اصلا اجازه ای از شوهرش بگیرد، برود و متعه کند؟
آیا این هرج و مرج را قبول دارید؟
در بخش سوم، به روایات خواهیم پرداخت
این آیه را بخوانید:
خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمی‌کند؛ خداوند بزودی بعد از سختیها آسانی قرار می‌دهد!(65:7)

I_AM_MOAMEN

Developer

Cras justo odio, dapibus ac facilisis in, egestas eget quam. Curabitur blandit tempus porttitor. Vivamus sagittis lacus vel augue laoreet rutrum faucibus dolor auctor.

Pages

Video of the day

Pages - Menu

Menu - Pages

Flickr Images

Your Ad Spot

Pages

Top Social Icons

sigma-2

???????

Popular Posts